آبجی جون دلم بدنیا اومد... برام یه ماشین خریده و با خودش هدیه آورده که تا وقتی بزرگ میشه باهاش بازی کنم... من کلی طرح و برنامه ریختم که باید دوتایی با هم انجامشون بدیم.. اول اینکه به من باید بگه: داداشی ... بعدشم اینکه بذاره منم هم پای اون غذا بخورم و تپل شم تا 2 سالم تموم شه... سوم اینکه لوس نباشه و وقتی گازش میگرم یا با به چنتا وشگون مهمونش می کنم مثل دخترای دیگه زودی نزنه زیر گریه! من خواهریِ قوی می خوام!! بعدشم اینکه تا وقتی من بیدارم زیاد نبینم که بغل مامانم نشسته و داره ادا در میاره و خودشو تو دل همه جا می کنه... حالا فعلا همین ها رو داشته باش آبجی جونم تا بعد. ...